میزان بالا رفتن قند خون پس از مصرف یک مادۀ غذایی نشان دهندۀ نمایه گلایسمی آن ماده است. بنا به تعریف ، میزان افزایش قند خون بعد از مصرف50 گرم ماده غذایی کربوهیدراتدار در مقایسه با افزایش قند خون پس از مصرف گلوکز یا نان سفید که نمایه گلایسمیشان برابر با 100 است، تعیین کننده نمایه گلایسمی آن مادۀ غذایی است. این نکته به اثبات رسیده است که رژیم های با نمایۀ گلایسمی پائین اثرات سودمندی در کنترل بیماری های مزمنی نظیر دیابت نوع 2، ایسکمی قلبی و برخی انواع سرطان دارد، اما اثرات این نوع از رژیم غذایی بر کاهش وزن، احساس سیری و التهاب هنوز جای بحث دارد.
محققان اثربخشی دو نوع رژیم با کالری محدود شده و میزان متوسط کربوهیدرات و چربی کم که فقط از نظر نمایۀ گلایسمی متفاوت بودند را بر تنظیم اشتها، التهاب و دیگر شاخص های خطر ابتلا به بیماری های متابولیک مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصل از این پژوهش در سال 2014 در American journal of clinical nutrition منتشر شده است.
این مطالعه به مدت شش ماه به طول انجامید و به صورت کارآزمایی بالینی کنترل شدۀ تصادفی اجرا شد. بدین منظور 122 فرد بزرگسال که چاق بودند برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند و به طور تصادفی در یکی از سه گروه متفاوت رژیم غذایی جای گرفتند. گروه اول: پیروی از رژیم غذایی با کربوهیدرات متوسط و نمایۀ گلایسمی بالا، گروه دوم: پیروی از رژیم غذایی با کربوهیدرات متوسط و نمایۀ گلایسمی پائین و گروه سوم: پیروی از رژیم غذایی کم چرب و نمایۀ گلایسمس بالا.
طبق نتایج بدست آمده از این کارآزمایی بالینی، در هفتۀ شانزدهم، بیستم و در پایان مطالعه، میزان تغییرات در نمایۀ تودۀ بدن افراد(BMI) به طور قابل ملاحظه ای در سه گروه متفاوت بود. کاهش BMI در گروه دوم بیشتر از گروه سوم بود در حالیکه BMI گروه اول و دوم تفاوت مشهودی نداشت. کاهش انسولین ناشتا، بهبود مقاومت انسولینی و کارکرد سلول های β پانکراس به طور قابل توجهی در گروه دوم بهتر از گروه سوم بود. با این وجود رژیم با نمایۀ گلایسمی بالا ظاهراً تأثیر مشهوری روی گرسنگی، احساس سیری، پروفایل لیپیدی و یا شاخص های التهابی و متابولیکی دیگر نداشت.
طبق شواهد به دست آمده از پژوهش حاضر احتمالاً رژیم محدود شده از کالری با کربوهیدرات متوسط و نمایۀ گلایسمی پائین می تواند در کاهش وزن و کنترل متابولیسم گلوکز و انسولین مؤثرتر از رژیم با نمایۀ گلایسمی بالا باشد.
منبع:
Am J Clin Nutr 2014 100: 27-35